بی دلی

بی دلی

 
 

انتظارم به پایان رسیدمن فارغ شدم نوزاد من بالاخره چشم باز کرد و من بعد از سالها دویدن زحماتم نتیجه داد دیروز داستانم را برای ناشری که سالها بدنبالش بودم ایمیل کردم این خوشحالی داره دیگه مگه نع من که خوشحالم و خبر دوم دارم کارم رو عوض می کنم اینبار بدون اینکه تکه ایی از دلم را جا بگذارم می روم ،می روم تا روز ی دگر را اغاز کنم روزی بدون دلواپسی روزی بدون هراس روزی بدون نگاههای هرزه کسی که بدنبال تصاحب من نی نی چشمانش به سرخی غروب شباهت پیدا کرده است چقد من گستاخ شده ام بی پرده حرف می زنم راه می روم نفس می کشم من داغونش نکردم من دلش را نبردم من مقصر نیستم خودش هم خوب می داند بخدا قصدم دل شکستن نیست و نبودم ما نمی توانستیم تیکه های مناسبی برای هم باشیم قبول کن که همیشه یکی از دانه های این پازل گم می شد و ما برای پیدا کردنش با بچگی خودمان روز را به شب می دوختیم و عقلمان را جایی گرو می گذاشتیم تا دخالتی در بحثهای الکی ما نداشته باشد من صبورم و ساده اما نع انقدر ها که بتوانم در برابر بی قیدی و بی مسولیتی تو دوام بیاورم قبول کن که گاهی بهای دل را باید با بی دلی پرداخت کرد حالا بهتر از تمام روزهای نیامده است تا وارثانمان هزار و یک نفرین نثار روحمان کنند بجای فاتحه .من از این لعن و نفرینها می ترسم.کاش قبول کنی که من مقصر حال خرابت نیستم تنها خودت با اعمالت من و هر چه را که می خواستی از دست دادی حالا برای این مرثیه شمعی روشن کن و مویه ایی سر بده تا بلکه عبرت شود برایت می دانم که من و تو دوباره زندگی خواهیم کرد اما تا باز این خاطره از یاد رود زمان می برد شاید زمان فراموشی برای تو از همین امروز شروع شده که بامن دعوا کردی و بی بهانه رفتی و خودت را در شلوغی پیاده رو ها گم کردی اما من نع مطمئن باش که دلم هیچ زمان بهانه دلت را نخواهد گرفت این را به خودم قول داده ام.بغض دارم برای گریستن محتاج شانه هایت هستم کسی نیست تا ساعتی شانه هایش را بدون منت بر من ببخشایید.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:, |